مهارت متقاعد سازی کارفرما

تاریخ انتشار: 1402/05/12

مهارت متقاعد سازی کارفرما

چگونه از مهارت متقاعدسازی برای گرفتن پروژه کارفرمایان استفاده کنیم؟

 

 به طور کلی یک فریلنسر برای دریافت پروژه و کار با کارفرماها باید مهارت های مختلفی از جمله مهارت متقاعدسازی و مهارت کنترل پروژه را در خود تقویت کند. در ادامه قصد داریم ابتدا به معرفی فریلنسر و سپس به توضیح بیشتر این مهارت ها بپردازیم پس با ما همراه باشید.



تعریف فریلنسر

 

فریلنسر کسی است که بدون اینکه به یک سازمان یا کسب و کار و شرکت مشخص متعهد شود، فعالیت حرفه‌ای و تخصصی خود را برای مجموعه‌های مختلف انجام می‌دهد و با توجه به نیاز و پروژه‌های در دسترس، کارفرمای خودش را تغییر می‌دهد.

 

 مفهوم فریلنسر یا آزادکار، طی دهه‌های اخیر مطرح شده است و روز به روز  افراد بیشتر با این مفهوم آشنا می شوند.

 

امروزه سازمان های مدرن بیشتر به همکاری به فریلنسرها اشتیاق نشان داده و خواهان فریلنسر هستند. به طوری که برآوردها حاکی از آن است که یک سوم کل نیروهای کار کشور آمریکا، به صورت فریلنسر کار می کنند (برای آشنایی بیشتر و دقیق تر با مفهوم فریلنسر می توانید  مقاله "فریلنسر کیست؟" را مطالعه نمایید).



فریلنسری در رشته حسابداری

 

در رشته حسابداری نیز افراد می توانند به صورت فریلنسر کار و کسب درآمد کنند از جمله مواردی که فریلنسرها در بخش مالی و مالیاتی می توان فعالیت کنند عبارتند از:




    • فریلنسر مشاوره مالی و مالیاتی؛

 

    •  مشاروه بابت سیستم سازی منابع مالی و انسانی؛

 

    • فریلنسر ثبت اسناد روزانه –ماهانه و سالانه؛

 

    •  ثبت اسناد در سامانه های دولتی؛

 

 

    • فریلنسر ثبت شرکت و صورتجلسات؛

 

    • فریلنسری گرفتن کارت بازرگانی و برند تجاری؛



 حالا که با مفهوم فریلنسر آشنا شدید بهتره بریم سراغ شناخت مهارت متقاعد سازی و یادبگیریم چگونه این مهارت را به عنوان فریلنسر جهت کار با کارفرمایان به کار بگیریم. 


فریلنسری حسابداری

قدرت شناخت در مهارت متقاعد سازی

 

متقاعدسازی شبیه به جراحی است یک جراح قبل از جراحی نیاز به شناخت بیمار دارد.

 

کسی که یک تکنیک متقاعدسازی را برای همه مخاطبان به کار میبرد مانند پزشکی هست که برای همه بیماران خود یک دارو تجویز میکند.

 

سه مورد اساسی که جهت شناخت و متقاعدسازی مخاطب موثر است عبارتند از:

 

1.نیازهای مخاطب؛

 

2.ادراک مخاطب؛

 

3.ترس ها و رویاهای مخاطب.



نیازهای مخاطب

 

پنج نیاز اساسی انسان‌ها مشابه گروه خونی است.

 

مانند گروه خونی، هر فرد دارای یک نیاز اساسی و مهم است که از سایر نیازهای او پررنگ تر است. نیازهایی از جمله: 

 

1- نیاز به بقا؛

 

2- قدرت و پیشرفت (ارتقا شغل)؛

 

3- نیاز به آزادی؛

 

4- تفریح (ورزش های خطرناک)؛

 

5- نیاز به تعلق.

 

درک نیازهای یک فرد چه کمکی به ما میکند؟

 

وقتی میخواهید محصول یا خدماتتان رو به مخاطب پیشنهاد بدهید لازم است نیاز طرف  مقابل را  دانسته تا بر آن اساس متقاعدش کنید.



به مثال های زیر در جهت متقاعدسازی در ارایه خدمات حسابداری دقت کنید

 

-نیاز به بقا: از ریسک و خطرات مالیاتی صحبت کنید (برای افرادی ریسک پذیری کمتری دارند و محافظه کارند).

 

- قدرت و پیشرفت: از ارتقا سیستم مالی و سیستمی شدن فرایند برای کارفرما صحبت کنید (برای افرادی که  تلاش برای کنترل کردن دیگران دارند).

 

- آزادی: از اینکه درگیری فکریشان از مسایل مالی کم میشود، صحبت کنید (برای افرادی که حضور در جمع را دوست ندارند و از سلسله مراتب اداری گریزانند – این افراد دوست دارند زمان بیشتری در اختیارشون قرار بگیرد و برای خودشون وقت بذارند).

 

-نیاز تفریح: اینکه این خدمت می تواند به او کمک کند که چیزهای جدیدتری رو تجربه کند (برای  افرادی که علاقه به تفریح و ماجراجویی دارند).

 

-نیاز به تعلق: می‌توانید از امنیتی که برای بخشهای فروش و اداری و تولید به همراه دارد صحبت کنید ( برای افرادی که  از کمک به دیگران لذت میبرند).

 

ظرف نیاز افراد متفاوت هست

 

هر فرد نه تنها یک نیاز خیلی بزرگ دارد بلکه سایر ظرف های نیاز اون هم یک اندازه نیست یعنی علاوه بر یک نیاز اصلی و مهم او یک نیاز دوم دیگر هم وجود دارد.



ادراک چیست؟ (اهمیت ادراک در مهارت متقاعد سازی)

 

ادراک فرایندی است که افراد به وسیله آن برداشتهایی را که از محیط خود دارند تنظیم و تفسیر می‌کنند و به آن معنی می دهند. ادراک میتواند با واقعیت عینی بسیار متفاوت باشد. غالبا افراد از امری واحد برداشتی متفاوت دارند.
در ادارک ما اطلاعات دریافت شده از محیط اطراف خود را بررسی و تفسیر می‌کنیم و به آن معنی میدهیم تا بتوانیم نسبت به آن ها واکنش درست نشان دهیم.
درک شیوه ادراک مخاطب یک گام مهم در متقاعد کردن اوست.



1.داشتن اطلاعات در ادراک بهتر

 

 از دلایل مهم تفاوت ادارک بین دو نفر تفاوت اطلاعاتی است که آن ها دارند در بسیاری از موراد می‌توان با دادن اطلاعات بیشتر ادراک طرف مقابل را تغییر داد.

 

پدری را در نظر بگیرید که از ارتباط فرزندش با یکی از دوستانش نگران است. چون این دوست سیگاری را عامل گمراهی فرزندش میداند. ولی اگر از نظر ادراک فرزند به قضیه نگاه کنیم تصور فرزند این است که این دوستش فرد خوبی است اگر بتوانیم اطلاعاتش را بالا ببریم و به اون راجع به تاثیر دوستان سیگاری توضیح دهیم و بفهمانیم که دوست سیگاری روی او تاثیر گذار است خیلی راحت تر متقاعد می‌شود که ارتباط را ترک کند.



2.تاثیر خواسته در ادراک بهتر

 

یکی دیگر از دلایل تفاوت ادراک ما باکسی که می‌خواهیم او را متقاعد کنیم تفاوت خواسته‌های ماست. احتمالاً ما از متقاعدشدن او نفع می‌بریم ولی آیا منافع و خواسته او را نیز رفع می‌کنیم؟ ما باید منافع خود را با منافع مخاطب خود گره بزنیم.

 

خودتان را جای مخاطب بگذارید. او چه حسی دارد؟ این موضوع چه سودی برای او دارد؟ آیا این موضوع جزو خواسته‌های اوست؟ توانایی دیدن دنیا از نگاه دیگران را داشته باشید.

 

ادراک، توانایی دیدن دنیا از نگاه دیگران است.



ترس ها و رویاهای مخاطب

 

مهارت متقاعد سازی / کشف ترس مخاطب در ادراک بهتر

 

گاهی شما توانسته‌اید مخاطب رو متقاعد کنید ولی ترس و ترس‌هایی که در او وجود دارد اگر تشخیص داده نشود و رفع نشوند مانع اقدام طرف مقابل می‌شود؛ بنابراین یک متقاعدکننده حرفه‌ای باید این ترس‌ها را کشف و رفع کند
بنابراین باید ترس‌ها را بشناسید تشخیص دهید و به آن‌ها پاسخ دهید.

 

از جمله این ترس ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

- ترس از مشکلات شما (مثلاً ترس دارد مبادا این بسته آموزشی کارآمد نباشد)؛

 

- ترس از مشکلات خودش مثلاً از خودش می‌پرسد من توانایی انجام این آموزش رادارم که بسته آموزشی تهیه کنم؟



مهارت متقاعد سازی / کشف رنج و لذت‌های مخاطب در ادراک بهتر

 

از جمله دلایل مراجعه بیمار به پزشک به خاطر درد و رنجی است که در خود احساس می‌کند. به پزشک مراجعه می‌کند و به‌راحتی از درد و رنجی که می‌کشد صحبت می‌کند ولی در متقاعدسازی کار سخت می‌شود باید این رنج توسط ما کشف شود تا بتوانیم گام بعدی را برداریم.

 

اصولاً انسان‌ها در رفتارهای خود دو دلیل ریشه‌ای دارند:
1-دوری از رنج
2-کسب لذت



 

 

دلایل ناشی از دوری از رنج:



    1. کاهش هزینه

 

    1. کاهش زمان انجام یک کار

 

    1. کاهش سختی یک کار



کاهش رنج و ترس و سختی کار + رویاها و لذت‌های مخاطب

یکی از مهم‌ترین دلایل رفتارهای ما دوری از رنج و ترس و خصوصاً ترس از پذیرفته نشدن و موردانتقاد واقع‌شدن است.




    • کسانی که زمان زیادی را صرف پوشش و آرایش و آماده شدن می‌کنند؛

 

    • افرادی که به‌صورت اختیاری بیمه می‌خرند تا زیرپوشش بیمه باشند؛

 

    • کسانی که حسابدار می‌گیرند ترس از مالیات و بهم ریختگی حساب‌ها دارند؛



اگر بتوانیم به مخاطب خود نشان دهیم که کاری که سعی در متقاعد کردن او راداریم باعث می‌شود که کارهای او خوب پیش رود به‌راحتی می‌توانیم گامی بلند در متقاعد کردن او برداریم و در واقع اگر بتوانیم چنین کاری را انجام بدهیم تا حدی مهارت متقاعد سازی را فرا گرفته ایم.

 

بنابراین رهایی و دوری از کارهای سخت نیز یکی از محرک‌هایی است که می‌توانید مخاطب را متقاعد کنید.

 

بررسی لذت‌ها و رویاهای مخاطب نیز میتونه روند متقاعدسازی رو سرعت دهد.



 مهارت متقاعد سازی

 

متقاعد کردن دیگران در سه سطح اتفاق می‌افتد:

 

سطح اول: کاهش مقاومت
نباید انتظار داشته باشیم که بتوانیم با متقاعدسازی، نظر دیگران را تغییر دهیم.
فرض کنید کارفرما با یکی از تصمیم‌های شما مخالف است و تاکید دارد که شما تصــمیم نادرستی گرفته‌اید.

 

اگر شما بر این باور هستید که تصمیمتان درست است، ممکن است مهارت متقاعدسازی حداکثر در این حد کمک کند که اطرافــــــیان و نزدیکان، حاضر شوند مسیولیت تصمیم را بر عهده‌ی خودتان بگذارند. همین هم یک قدرت ارزشمند و مهم است.

 

سطح دوم: تبعیت و پذیرش بیرونی

 

دستاورد دیگر مهارت متقاعد سازی می‌تواند تبعیت و پذیرش بیرونی باشد.

 

به این معنا که طرف مقابل، حرف شما را قبول می‌کند و خواسته‌ی شما را هم می‌پذیرد و حتی به شما در انجام هدفتان کمک می‌کند، اما در درون خود با تصمیم یا نظر یا خواسته‌ی شما مخالف است یا حداقل آن را نپذیرفته است.

 

در بحث رفتار سازمانی، بسیاری از تبعیت‌ها و پیروی‌های کارکنان از مدیران در این گروه قرار می‌گیرند.

 

سطح سوم: تغییر باورهای درونی

 

این همان سطحی است که آرزوی بسیاری از مدیران و والدین است.

 

در ادبیات مدیریت، کسانی که به این سطح می‌رسند‌، معمولاً به‌جای مدیر، به‌عنوان رهبر سازمان شناخته می‌شوند. در این موقعیت، دیدگاه و نظر رهبر سازمان می‌تواند باور درونی افراد را هم‌تغییر دهند.

 

ان افراد همان کسانی خواهند بود که هنگام بیدار شدن، از اینکه این فرصت را دارند که زودتر بیدار شوند و به سرکار بروند، خوشحال می‌شوند.



چند مثال از کاربردهای مهارت متقاعد سازی

 

چیزی که از متقاعدسازی در ذهن شماست یک نوع معامله با چاشنی فریب دادن است، ولی اینگونه نیست و مفهوم گسترده تری دارد.

 

- در مذاکره با کارفرما بتوانیم ایشان رو متقاعد کنیم که کار را به ما محول کنند؛

 

- بتوانیم درمدیریت تعارض موفق‌تر باشیم و با حداقل اصطکاک تنش‌ها را حل کنیم؛

 

- متن پیام‌های ارسالی به کارفرما را اثرگذارتر تنظیم کنیم؛

 

- خدمت و برند خودمان را بهتر معرفی کنیم؛

 

- در گفتگو با کارفرما با توجه به تفاوت در دیدگاه‌ها اثرگذارتر عمل کنیم؛

 

- بتونیم از یک قرارداد دوجانبه بین ما و کارفرما از منافع خودمان دفاع کنیم؛

 

- در روابط عاطفی خود موفق‌تر باشیم.



تعریف متقاعدسازی

 

متقاعد کردن دیگران یعنی با ارسال پیام (کلامی یا غیرکلامی) نظر و ارزیابی آن‌طرف را نسبت به شخص یا موضوع یا چیزی مشخص تغییر دهیم.

 

تکرار می‌کنم متقاعد کردن الزاماً به تغییر رفتار منجر نمی‌شود بحث ما الآن متقاعد کردن است.



دو مسیر متفاوت در متقاعد کردن دیگران

 

مسیر اصلی:

 

در این مسیر، متقاعدسازی کاملاً آگاهانه و هوشیارانه اتفاق می‌افتد.

 

مخاطب پیام را دریافت کرده و آن را با دانسته‌ها، پیش‌فرض‌ها، اصول و ارزش‌های خود تطبیق می‌دهد. هم‌چنین استدلال‌های مطرح‌شده را نیز تجزیه‌وتحلیل می‌کند و درنهایت، تصمیم می‌گیرد که ارزیابی پیشین خود را تغییر بدهد یا ندهد.( مثال وقتی مشخصات فنی دو محصول مختلف را به‌دقت مقایسه می‌کنیم و درنهایت، متقاعد می‌شویم که یکی از آن‌ها، بهتر و مناسب‌تر از دیگری است.)

 

مسیر جانبی:

 

در مسیر جانبی، متقاعدسازی ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه باشد؛ اما ویژگی اصلی‌اش این است که مخاطب، فشار ذهنی کمتری به خود وارد می‌کند و چندان به سراغ تجزیه‌وتحلیل‌ نمی‌رود.

 

مخاطب بدون این‌که با چاقوی منطق، به جراحی استدلال طرف مقابل مشغول شود، درباره دیدگاه‌های خودش بر اساس شواهد و نشانه‌های محیطی تصمیم می‌گیرد.(مثال وقتی یک داوطلب زیبارو بالباس‌های مرتب، در مصاحبه شغلی، مدارک و مستندات مهارتی خود را نشان می‌دهد و ما بدون بررسی دقیق، باور می‌کنیم که مدارک او معتبر و قابل‌اتکا هستند.)



چهار علت اصلی مقاومت مخاطب در برابر متقاعدسازی

 

مقاومت اول: عکس‌العمل طبیعی به متقاعدسازی

 

همه ی ما دوست داریم خودمان تصمیم بگیریم، خودمان انتخاب کنیم.

 

دیگران اطلاعاتی در اختیار من قرارداده  و این من هستم که تصمیم می گیرم که  انتخابم  را تغییر دهم یا باوری را بپذیرم. واقعیت این است که نه کسی ما را متقاعد می‌کند، نه ما متقاعد می‌شویم، بلکه متقاعدسازی یک فرایند است.  

 

ما در متقاعد کردن دیگران مقاومت می‌کنیم اگر که:

 

احساس کنیم طرف مقابل تمام منابع و وقت و توان خود را بر روی تغییر دادن چیزی در درون ما متمرکز کرده است.



مقاومت دوم: اعتماد کم نسبت به‌طرف مقابل

 

به‌عنوان‌مثال:

 

 ممکن است با خود فکر کنیم که آیا طرف مقابل در حرفی که می‌زند خیرِ من را می‌خواهد؟ یا به دنبال منافع خود است؟

 

 حتی اگر بپذیرم که منافع خودش را می‌خواهد، آیا به منافع من هم‌فکر کرده است؟ چقدر باید به او اعتماد کنم؟



مقاومت سوم: این حرف را قبول ندارم

 

بخشی از مقاومت در برابر متقاعدسازی، زمانی است که مخاطب می‌کوشد منطقِ، استدلال و پیام ما را ارزیابی کند.

 

او از خود می‌پرسد:

 

  آیا واقعاً این حرف درست است؟ اطلاعات و داده‌ها و نمودارهایی که مطرح شد درست است؟ صرفاً بر اساس این چند مثال، می‌توانم نتیجه‌گیری انجام‌شده را بپذیرم؟



نیروی چهارمحفظ وضعیت موجود

 

گاهی اوقات ما در شرایطی برای متقاعد کردن طرف مقابل هستیم که او مشغول تلاش برای حفظ وضعیت موجود است. ولی در متقاعدسازی معمولاً قرار است چیزی تغییر کند:




    •  من تصمیم داشتم محصول X را بخرم ولی الآن قرار است به‌جای آن Y را بخرم.

 

    •   من برای تلفن همراه خود از سرویسX استفاده می‌کنم. اکنون این تبلیغ می‌کوشد من را ترغیب کند که به سراغ اپراتور Y بروم.



بنابراین، طبیعی است که متقاعدسازی در این شرایط، نیازمند تکنیک‌ها و ابزارهای متفاوتی است.



تکنیک‌های متقاعدسازی

 

آیا مستقیم به سراغ بحث برویم؟ آیا ابتدا کمی چاپلوسانه درباره‌ی این‌که کارفرما چقدر خوب و دست ودلبازه صحبت کنیم؟آیا بحث را از جای نامربوطی مثل علاقه‌مندی‌های طرف آغاز کنیم؟

 

پنج سبک تصمیم‌گیری و انتخاب شیوه متقاعدسازی

 

مهارت متقاعد سازی- انتخاب شیوه متقاعدسازی



سبک تصمیم‌گیری کاریزماتیک‌

 

مدیرانی که بر فضای جلسه مسلط هستند. قاطع و محکم برخورد می‌کنند جلسه گذاشتن و گپ زدن، به ذات خود برای آن‌ها جذاب نیست و دنبال نتیجه‌ی نهایی هستند. حتی وقتی برای آن‌ها درباره‌ی یک پروپوزال صحبت می‌کنید، بارها ممکن است بحث را به این سمت بکشانند که خروجی نهایی چیست و چه چیزی دستشان را خواهد گرفت.

 

با این دسته از مدیران در صحبت‌های خود صریح، دقیق، صادق و نتیجه گرا باشید.



تصمیم‌گیری متفکر 

 

این سبک از مدیران تقریباً شبیه یک استاد دانشگاه با دغدغه‌ها و نوع نگرش علمی است که در جایگاه یک مدیر قرارگرفته‌اند




    • در صورت امکان،تحقیقات بازار و گردآوری داده‌ها را فراموش نکنید؛

 

    • تحلیل هزینه و سود در متقاعد کردن بسیار تاثیر دارد؛

 

    • ریسک‌ها و خطرات احتمالی را صریحاً مطرح کنید و به بحث بگذارید. کمک کنید طرف مقابلتان، بر اساس بحث‌ها، استدلال‌ها و بررسی شواهد، درک واقع‌بینانه‌ای از ریسک‌ها داشته باشد.



سبک تصمیم‌گیری شکاک

 

مهم‌ترین ویژگی شکاک‌ها در این است که در گفتگو با آن‌ها، حاشیه‌ها می‌تواند بر اصل سایه بیندازد:




    • معتبر بودن و شخصیت شما در مواجهه با این افراد مهم است. چون آن‌ها در تصمیم‌گیری‌شان، به شخص شما هم به‌اندازه‌ی استدلال و حرف‌هایتان وزن می‌دهند؛

 

    • نکاتی مثل شباهت در سلیقه، سبک زندگی و دانشگاه محل تحصیل، می‌تواند اعتماد این افراد را بیشتر جلب کند. به خاطر داشته باشید کهاعتماد به گوینده در تصمیم‌گیری این افراد، نقش مهمی ایفا می‌کند؛

 

    • اگر فردی که مورد اعتماد طرف مقابل است، شما را پیش از جلسه یا در طول جلسه تایید کند،احتمالاً مسیر متقاعدسازی برایتان هموارتر خواهد شد؛

 

    • درصورتی‌که لازم شد چنین افرادی را به چالش بکشید، این کار را به ظرافت انجام دهید ومسیر عقب‌نشینی را برای آن‌ها باز بگذارید (اجازه ندهید‌ آبرویشان برود). چون اگر احساس کنند به شخصیتشان حمله شده و زیر سوال رفته‌اند، ممکن است کل بحث و پیشنهاد شما را زیر سوال ببرند.



سبک تصمیم‌ گیری کنترل‌کننده



    • تلاش برای کنترل، معمولاً از ترس نشات می‌گیرد.ترسی که ممکن است آن را به‌سادگی نپذیریم و انکار کنیم. در گفتگو با این افراد، همیشه فکر کنید که با تهیه‌ی چه اطلاعاتی می‌توانید ترس آن‌ها را از نتیجه‌ی نامطلوب، کاهش دهید؛

 

    • ممکن است مجبور شوید بارها اطلاعات موردنظر آن‌ها را تامین کنید و هر بار، اطلاعات دیگری نیز بخواهند؛

 

    • ارایه‌ی اطلاعات توسط فردی که خبره و کارشناس است می‌تواندریسک تصمیم‌گیری را در نگاه آن‌ها کاهش دهد.



سعی نکنید تصمیم را به‌ آن‌ها تحمیل کنید. این کار باعث می‌شود احساس کنند کنترل کافی روی شرایط ندارند و عقب‌نشینی کنند.




    • اگر درزمینه‌ی موردبحث، سابقه و جایگاه عالی ندارید، مدام تلاش نکنید خودتان را بفروشید و عرضه کنید. چون ممکن است باعث ایجاد تردید در انتخاب آن‌ها بشوید؛

 

    • در تصمیم‌های قبلی آن فرد و نیز تصمیم‌های افراد مورد اعتمادش، انتخاب‌های مشابه را پیدا کنید و به آن‌ها استناد کنید؛

 

    • این امنیت را به آن‌ها بدهید که با پذیرفتن پیشنهاد شما، هیچ‌چیز (خصوصاً جایگاه خودشان) بدتر از قبل نمی‌شود؛

 

    • حالت رویایی این است که بتوانید به این افراد، گزینه‌هایی جذاب ارایه دهید که هم آن را دوست داشته باشند، هم بتوانند کسانی را ببینند که قبل از آن‌ها، این مسیر را رفته‌اند و رضایت داشته‌اند؛

 

    • انتظار نداشته باشید این افراد، در انتخاب یک مسیر، محصول یا راهکار تازه و امتحان نشده، پیش‌قدم باشند.



اگر نیاز به اطلاعات و مطالب بیشتری در زمینه نفوذ و  مهارت متقاعد سازی دیگران دارید پیشنهاد ما به شما کتاب "کتاب نفوذ و تاثیرگذاری " اثر رابرت. بی.چالدینی است. 


مهارت متقاعد سازی-روانشناسی نفوذ

سخنرانی متقاعدکننده سه مولفه‌ی اصلی دارد


مولفه های متقاعدسازی

شخصیت گوینده در متقاعدسازی

 

میزان تاثیرگذاری یک حرف مشخص یا پیام بستگی به این داره که چه کسی داره مطرحش میکنه مثلاً کارفرما ازخودش میپرسه:




    • چقدر می‌توانم بهش اعتماد کنم؟

 

    • آیا در این حوزه صاحب‌نظر است؟

 

    • آیا به منافع من هم فکر می‌کند؟



پس اینکه چه رزومه ای ارایه می دهید و چگونه صحبت کنید و چه کلماتی به کار می برید و چگونه خودتون رو معرفی کنید خیلی مهم است.



تاثیرگذاری احساسی پیام بر روی مخاطب 

 

مخاطب‌های مختلف تاثیرپذیری احساسی متفاوتی دارند.به همین علت، ممکن است یک پیام یکسان توسط یک فرد مشخص، روی دو مخاطب مختلف، تاثیر احساسی متفاوتی داشته باشد.

 

مطرح کردن مثال و حکایت و داستان، به خاطر احساساتی که در مخاطب برمی‌انگیزد می‌تواند میزان متقاعدکننده بودن بحث را افزایش یا کاهش دهد



نقش منطق و استدلال در متقاعدسازی

 

 هر چه بهتر بتوانیم بر اساس قواعد عقلانی و منطقی حرف خود را برای طرف مقابل شرح دهیم، احتمال اینکه حرف‌مان پذیرفته شود بیشتر خواهد بود.



جمع بندی

 

همانطور که گفتیم متقاعدسازی مهارتی است که ما با کلام و رفتار خود و بدون اعمال زور و اجبار، کاری می کنیم که طرف مقابل حرف ما را بپذیرد. در فرایند کار به صورت فریلنسری و پروژه ای، یکی از مهارت های مهم ، مهارت متقاعد سازی کارفرما است.با این مهارت به  راحتی می توان کارفرماها را متقاعد کرد که انجام پروژه ی موردنظرشان را به شما بسپارند.

 

در این نوشته سعی کردیم شما را به عنوان فریلنسر  بیشتر با مهارت متقاعد سازی آشنا کنیم. امیدواریم که این مطلب برای شما مفید بوده باشد.

 

بیشتر بخوانید



چگونه در کار فریلنسری اعتماد کارفرما را جلب کنم؟


دانلود نسخه PDF مقاله

نظرات خود را ثبت نمایید