جدول شماره 5 جزئیات پذیرش بورس

پذیرش شرکت‌ها در بورس تهران یا فرابورس ایران بر اساس دستورالعملی صورت می‌گیرد که شرایط متعددی برای شرکت متقاضی تعیین می‌کند — مثل حداقل سرمایه ثبت‌شده، درصد سهام شناور، تعداد سهامداران، سوابق مالی و سودآوری، نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی‌ها و ... 

مثلاً برای شرکت‌هایی که بخواهند در بازار اصلی یا تابلو اصلی بازار اول پذیرفته شوند، شرایطی چون «سهامی عام بودن»، «حداقل تعداد سهامداران (مثلاً 750 نفر)»، «درصد شناوری سهم (مثلاً 15–20٪)»، «سابقه فعالیت چند ساله(باید حداقل3سال سابقه فعالیت در زمینه صنعت مربوطه را داشته باشد و در این مدت موضوع فعالیت آن تغییر نکرده باشد)»، «سودآوری در دوره‌های مالی معین»، «نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی‌ها» و «وجود بازارگردان» معمولاً لازم است.

نکات مهم در خصوص سودآوری در دوره های مالی معین اینچنین است که برای پذیرش در تابلوی اصلی بازار اول — یعنی سطح «اصلی» بورس — شرکت باید طی دو دوره مالی منتهی به پذیرش سودآور باشد و همچنین «چشم‌انداز روشن از تداوم سودآوری و فعالیت» داشته باشد. «دوره مالی» معمولاً به معنی سال مالی حسابرسی‌شده شرکت است (صورت‌های مالی سالیانه). یعنی سودآوری دو سال متوالی (برای تابلوی اصلی) یا آخرین سال مالی (برای بازار دوم) شرط است.علاوه بر سودآوری گذشته، شرکت باید «چشم‌انداز روشنی برای ادامه سودآوری» داشته باشد — یعنی بورس به آینده شرکت نیز نگاه می‌کند، نه فقط سود گذشته.

برای شرکت‌هایی با شرایط خاص (مثلاً شرکت‌های سرمایه‌گذاری، خدماتی، هلدینگ و …) مقررات ممکن است متفاوت باشد: قوانینی ویژه در همان «دستورالعمل پذیرش» برای آن‌ها وجود دارد.

همچنین نکاتی در خصوص نسبت حقوق صاحبان سهام نسبت به دارایی اینگونه است که برای شرکت‌هایی که می‌خواهند به «تابلوی اصلی بازار اول» بورس وارد شوند، نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارایی‌ها باید حداقل 30٪ باشد. 

اگر شرکت برای «تابلوی فرعی بازار اول» درخواست دهد، این نسبت معمولاً برابر یا بیشتر از20٪ در آخرین صورت مالی حسابرسی‌شده است. 

برای شرکت‌هایی که می‌خواهند در «بازار دوم» پذیرش شوند، حداقل نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی‌ها معمولاً 15٪ در ترازنامه باید باشد. 

این حدود (30٪، 20٪، 15٪) «حداقل» است  هدف آن تضمین «سرمایه گذاری از طریق حقوق صاحبان سهام به جای بدهی زیاد» و ایمنی مالی شرکت است.

همچنین نکات مهمی در خصوص نقش بازارگردان و تاثیر آن وجود دارد ک بدین گونه است:

وجود بازارگردان به ویژه برای سهم‌هایی که حجم معاملات کم یا شناوری پایینی دارند بسیار مهم است — چون بدون بازارگردان، این سهم‌ها ممکن است گرفتار صف فروش طولانی یا نقدشوندگی بسیار پایین شوند. 

بازارگردانی فقط به معنی «حمایت بی‌قید و شرط قیمت» نیست — یعنی بازارگردان موظف نیست قیمت را بالا نگه دارد، بلکه باید با ثبت مظنه خرید و فروش همزمان تلاش کند قیمت به ارزش منطقی نزدیک بماند و معاملات به روانی انجام شود.

سهم‌هایی که بازارگردان دارند عموماً نقدشوندگی بهتر و اسپرد کمتر دارند؛ برای سهامداران خرد این یعنی امکان خرید و فروش راحت‌تر و با هزینه کمتر. 

عملکرد بازارگردان نیز تحت نظارت است؛ اگر بازارگردان به تعهداتش عمل نکند، می‌تواند مجازات شود.

برای پذیرش در بازار دوم (یا حالت ساده‌تر / بازارهای با شرایط کمتر سخت) — شرکت باید در یک دوره مالی منتهی به پذیرش سودآور باشد، به شرطی که سایر الزامات (سرمایه ثبت‌شده، شناوری سهم، تعداد سهامداران، نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی‌ها در مواردی) نیز رعایت شده باشد.

اگر شرکت نتواند شرایط بازار اصلی را فراهم کند، ممکن است در بازار دوم یا بازارهای فرعی — یا در بازارهای جایگزین مثل فرابورس ایران — پذیرفته شود. شرایط در این بازارها معمولاً کمتر سختگیرانه است.